رد پای شعر

رد پای شعر

پشت هر غصه من رد پایی از تو هست
رد پای شعر

رد پای شعر

پشت هر غصه من رد پایی از تو هست

لاله های واژگون

دمی ازخاک با شوق تجلی سر بر آوردن 

نمی ارزد به عمری خاک عالم بر سر آوردن


من از شرمندگی چون لاله های واژگون عمری ست

به سوی آسمانم نیست روی سر برآوردن


کسی باور نخواهد کرد اعجاز تو را ای عشق

برای خودپرستان تا به کی پیغمبر آوردن


تو خضر واقف از غیبی  و من موسای بی صبرم

چه دشوار است از کار تو ای دل سر در آوردن


بپرسید از کمانداران ابرویش چرا باید

به قصد کشتن یک نیمه جان صد لشکر اوردن


به غیر از وعده ی پاییز معنایی نخواهد داشت 

برای باغ پیغام بهاری دیگر آوردن


یکی از پیله ها لرزید چشم شمع ها روشن

مبارک باد از پروانه ها خاکستر آوردن


فاضل نظری

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد