رد پای شعر

رد پای شعر

پشت هر غصه من رد پایی از تو هست
رد پای شعر

رد پای شعر

پشت هر غصه من رد پایی از تو هست

دل شیدا

آن شب از دفتر چشم تو غزل ها خواندم

چه غزل ها که به یاد دل شیدا خواندم


موج مى زد ز فریبا نگهت عشوه و ناز

وآنگه از چشم تو دلجویى دریا خواندم


آن شب آن چهره ی تابنده و تاب سر زلف

دیدم و قصه ی بى تابى فردا خواندم


محو شوق از نگه جاذبه خیز تو شدم

راز سرمستى از آن ساغر صهبا خواندم


راز شیدایى و پا بر سر آرام زدن

در سراپاى وجودت به تماشا خواندم


تا گشودى دو لب بوسه طلب را به سخن

نکته ها زآن لب شیرین شکرخا خواندم


این که افروخت به بیدارى من شمع مراد

درس عشقى است که در عالم رویا خواندم


آن حقیقت که ز دیدار خرد پنهان بود

در خط جام به دمسازى مینا خواندم


راز هر مذهب و دین مکتب انسانى بود

که بسى نکته در این مکتب والا خواندم


شرح پایندگى عشق و هنر بود ادیب

آنچه در حاشیه ی دفتر دنیا خواندم.


"ادیب برومند"

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد