رد پای شعر

رد پای شعر

پشت هر غصه من رد پایی از تو هست
رد پای شعر

رد پای شعر

پشت هر غصه من رد پایی از تو هست

زندگی نامه مولانا

جلال الدین محمد در ششم ربیع الاول سال 604 هجری، در شهر بلخ به دنیا آمد. نام کامل او «محمد بن محمد بن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده است. نام پدر او محمد بود و به سلطان العلماء، بهاءالدین ولدبن ولد مشهور بود. او مردی سخنور از اکابر صوفیه واعاظم عرفا بودو خرقۀ او به احمد غزالی می پیوست.دلیل شهرتش به" رومی" و" مولانا روم" طول اقامت او در شهر قونیه که اقامتگاه اکثر عمر و مدفن اوست، می باشد. با این وجود مولانا همواره خود را از مردم خراسان شمرده و اهل شهر خود را بسیار دوست می داشت. از القاب مولانا می توان به «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی»، «ملای رومی» اشاره نمود و تخلص او «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته اند.

 مولوی در هجده سالگی با گوهر خاتون دختر خواجه لالای سمرقندی ازدواج کرد و صاحب دو پسر به نام های سلطان ولد و علاءالدین محمد شد. همسر دوم مولانا خاتون قونوی نام داشت و مولانا از او فرزندانی به نام های مظفرالدین امیر عالم و ملک خاتون داشت. همسر دوم مولانا 19 سال پس از وفات مولانا زنده بود.

 وابستگی مردم به بهاء ولد سبب ایجاد ترس در محمد خوارزمشاه شد و به همین علت بهاءالدین ولد به قونیه مهاجرت نمود اما در قونیه مورد مخالفت امام فخررازی که فردی بانفوذ در دربار خوارزمشاه بود، قرار گرفت و او بیش از دیگران شاه را بر ضد او برانگیخت. جلال الدین محمد پدرش را در سفر زیارتی به حج از بلخ همراهی کرد و در این سفر در شهر نیشابور به دیدار شیخ فریدالدین عطار عارف و شاعر رفت، این عارف سفارش مولوی را در همان کودکی به پدر نمود. در این سفر او در بغداد نیز مدتی اقامت نمود و به علت فتنه تاتار از بازگشت به وطن منصرف شد و در آسیای صغیر ساکن شد. اما بعد از دعوت علاء الدین کیقباد به شهر قونینه بازگشت. مولوی همزمان با تربیت مردم خود نیز از شاگردان محقق ترمذی بود و از تعلیمات و ارشادات او استفاده نمود سپس برای تکمیل تحصیل به تشویق همین استادش به حلب سفر کرد و در شهر حلب علم فقه را از کمال الدین عدیم فرا گرفت.

 او پس از مدتی به شهر دمشق رفت و با محی الدین عربی آشنا شد و از معلومات او استفاده ها را برده و از آنجا به قونیه سفر کرد و طریق ریاضت را به درخواست سید برهان الدین پیش گرفت. او پس از مرگ محقق ترمذی علوم دینی را آموزش داد و چهارصد شاگرد را تربیت نمود. مولانا در طول شصت و هشت سال عمر خود از استادانی مانند محقق ترمذی، شیخ عطار، کمال الدین عدیم و محی الدین عربی استفاده نموده و از همه آنها بسیار آموخته اما کسی مانند شمس تبریزی در زندگیش تاثیر گذار نبوده است.

 مولانا در ۳۷ سالگی عارف و دانشمند دوران خود شد و مریدان و مردم از وجودش بهره مند بودند تا این که شمس الدین محمد بن ملک داد تبریزی در ۱۶ ماه آذر ۶۲۳ – ۲۶ جمادی الاخر ۶۴۲ هجری – نزد مولانا رفت و مولانا شیفته او شد .نقطه عطف زندگی مولوی آشنایی و دلدادگی اش با شمس تبریزی است. تاثیر شمس در زندگی مولوی چنان است که از یک فقیه و عالم دینی به عاشقی دل سوخته بدل می شود و عقاید خشک مذهبی را کنار گذاشته وارد دنیای متفاوتی از شناخت عرفانی می شود. مولوی دل به گفته ها و حقایق شمس می بندد.از دید شمس عشق زیربنای خلقت است و عشق همه چیز هستی را هدایت می کند. خداوند عاشق بود پس خلق کرد. شمس مانند خورشیدی زندگی مولانا را روشن و گرم نمود. مولانا که جز محراب و منبر جایی را نمی ستود، تغییر نمود و به رقص و سماع عاشقانه روی آورد.

 شعرهای مولانا به دو بخش تقسیم می شود: اول منظومه معروف است که از مشهورترین کتاب های زبان فارسی است و آنرا "مثنوی معنوی" نامیده است. قسمت دوم اشعار مولانا مجموعه بسیار قطوری است شامل نزدیک صدهزار بیت غزلیات و رباعیات، که در پایان اکثر غزلیات، نام "شمس الدین تبریزی" را برده و به همین جهت به" کلیات شمس تبریزی" یا "کلیات شمس" معروف است.از دیگر آثار مولانا "مجموعه مکاتیب" او و "مجالس سبعه" شامل مواعظ اوست. همچنین پسر مولانا به نام "بهاءالدین احمد" و معروف به "سلطان ولد" که جانشین او هم شد، مطالبی را که از پدر خود شنیده بود در کتابی گرد آورد و نام آنرا "فیه ما فیه" نهاد.

جلاالدین محمد مولوی در 63 سالگی و در روز یکشنبه پنجم جمادی الاخر سال 672 هـ قمری بر اثر بیماری ناگهانی با حرکتی سریع و بی وقفه پله پله نردبان نورانی سلوک را یک نفس تا ملاقات خدا طی کرد. پس از وفات خداوندگار بلخ و روم چهل شبانه روز عزا و سوگ بر پا بود و مردم اعم از پیرو جوان، مسلمان و گبر، مسیحی و یهودی در این عزا و سوگ شرکت می کردند. 

آرامگاه مولوی در شهر قونیه، میان دو استان آنتالیا و آنکارا واقع شده است و مکانی بسیار دیدنی برای گردشگران و علاقه مندان شعر و ادب دنیا است.آرامگاه مولانا بر روی تپه ای با ارتفاع 1016متر قرار دارد و در رنگ در بالای قبر او یک گنبد مخروطی شکل فیروزه ای ساخته شده استد. در سال 1927میلادی مقبره مولانا را به موزه تبدیل کردند که با نام موزه مولانا شناخته شد. 17 دسامبر( 26 آذر ماه) روز وفات مولاناست. در قونیه هر سال مراسم ویژه بزرگداشت مولانا از 7 تا 17 دسامبر( 16 تا 26 ماه آذر) برگزار می شود. در ترکیه به شب وفات مولانا شب عروسی یا وصلت مولانا نیز گفته می شود. مردم این روز را به علت وصال مولانا با معبود خود جشن می گیرند. در هفتمین مهرماه نیز هر سال مراسم بزرگداشت دیگری به مناسبت سالروز تولد مولانا در قونیه برپا می شود.