رد پای شعر

رد پای شعر

پشت هر غصه من رد پایی از تو هست
رد پای شعر

رد پای شعر

پشت هر غصه من رد پایی از تو هست

فانوس ها

خاموش شد چشم تر فانوسها در من 
سرزد شب انبوهی از کابوسها در من 

من رود پر آشوب، تو دریای آرامش 
فانوسها در توست، اقیانوسها در من 

من سر به سر کفرم، چه می‌خواهد دل از جانم
جاری‌ست بی‌شک خون دقیانوسها در من 

من مریم‌ام وقتی بپیچد موج لبخندت
مثل صدای روشن ناقوسها در من 

خاکسترم زاییده بکر جهنم هاست 
باید به پا خیزد شبی ققنوسها در من 

ای باد زخمی! از تن من آنچنان بگذر 
تا جان بگیرد ریشه افسوسها در من

شاعر:مریم مایلی زرین
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد