رد پای شعر

رد پای شعر

پشت هر غصه من رد پایی از تو هست
رد پای شعر

رد پای شعر

پشت هر غصه من رد پایی از تو هست

یکنفر مانده از این قوم ، که بر می گردد

«قوم خورشید، 
که جز عشق نمی دانستند
 همه با دشنه ی شب
 تا خدا بال گشوده 
رفتند .
عصر ما، 
عصر خسران و غم است 
تا صنوبر بکشد قد با ذوق 
تا کبوتر بپرد شاد 
به هرجا که دلش می خواهد 
تا دلی هیچ پریشان نشود 
ابر پر بغض، 

 چنین می  فرمود :

(یکنفر مانده از این قوم ، 
که بر می گردد»  ۱


طارق خراسانی