رد پای شعر

رد پای شعر

پشت هر غصه من رد پایی از تو هست
رد پای شعر

رد پای شعر

پشت هر غصه من رد پایی از تو هست

با که اکنون می‌ستیزی

سوی تو می‌آیم تو از من می‌گریزی

شاید که می‌خواهی غرورم را بریزی


یک روز گفتی با منی تا آخر خط 

حالا مرا خط میزنی از بسکه تیزی


هرگز نزد شیرین دل فرهاد خود را 

در کام من شیرینی و قند و مویزی


حال دلم وقتی نباشی پر غبار ست

با بودنت حالم شود حال تمیزی


از دست من دامن کشان هستی فراری

  ای یوسف مصری برای من عزیزی


تیر نگاهت خوردم و تسلیم گشتم

هستم اسیرت با که اکنون می‌ستیزی؟


مانند ماهی برکه‌ام را زیر و رو کن 

جز یک نگاهی من نمی‌خواهم که چیزی


#فرزین_صفری



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد