ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
به ساعت من
تو
تمام قرارها را نیامده ای،
کدام نصف النهار را از قلم انداخته ام...
قرار روزهای بی قراریام!
کجای آسمان ببینمت؟
من از جست و جوی زمین خسته ام...
"کامران رسول زاده"
از تنم ترانه می ریزد
وقتی تو،
شبیه آغوش،
خیال مرا دور میزنی..
من تمام این شعر را رقصیده ام..
کامران رسول زاده
منطقِ پاییز
مثل بی منطقیِ زنی ست
که وقتی دارد از زندگی مردی می رود
موهایش را رنگ می کند.
کامران رسول زاده
به شاخ و برگم اعتماد نکن
تکیه بر هیچ می زنی
من درخت خوش باوری که به بهار دل بسته بودم
اما
به موریانه ها باختم...
آسمان که نشد،
چرا درخت نباشم...
وقتی تو
پُر از لانه هایی است