عاشقم گر نیستی

یاری

گفته بودی کاخرت یاری دهم

چون بمردم کی دهی یاری مرا؟

پرده بردار و دل من شاد کن

در غم خود تا به کی داری مرا؟

"عطار نیشابوری"

ماه عسل

        غم شیدای شاعر را اگر داند علیخانی... 

    برد ماه عسل, احسان,مرا سی شب به مهمانی  

زندگی

زندگى چقدر شگفت انگیز مى شد،

اگر فقط مى دانستیم

با آن چه کار کنیم

((گرتا گاربو))
 

باران

باران

برای چه می بارد

وقتی همه با خود چتر دارند؟

من برای چه به یادت هستم

وقتی تو گفتی:

فراموشم کرده ای ... محمد شیرین زاده

خار اگر بگذارد

مهره توان برد، مار اگر بگذارد
 غنچه توان چید، خار اگر بگذارد

 با همه حسرت خوشم به گوشه چشمی
 چشم بد روزگار اگر بگذارد
...

"فروغی بسطامی"

لعنت

این روزها همبستر دردم

دلتنگ بعضی های نامردم

لعنت به تو که ساده دل کندی

لعنت به من که باورت کردم

سیاه تر

راستی 

چشم های تو سیاه تر است 

یا روزگار من؟

قفس

.

خدا بال و پر و پروازشان داد 

ولی مردم درون خود خزیدند

خدا هفت آسمان باز را ساخت 

ولی مردم قفس را آفریدند

 

پریشانی

از این همه پریشانی

دلگیر که نه!

خسته‌ام...

پریشانی تنها به موهای تو می‌آید

نه قلب من...

پرواز

به پرواز

شک کرده بودم

به هنگامی که شانه هایم

از توان سنگین بال

خمیده بود...

 شاملو