رد پای شعر

رد پای شعر

پشت هر غصه من رد پایی از تو هست
رد پای شعر

رد پای شعر

پشت هر غصه من رد پایی از تو هست

موبایل

صـدایی کــه از جیب پــالتــوی مــن مــی آیــد،

از آن هیــچ مــوبــایل نداشتـه ای

نیســت!

دستان نیمــه آهنــی من اســت

کــه دارد از فـرط بــی کســی،

زنــگ می زنــد . . .


هومن شریفی

کشاکش دوران

سیگارِ پُر دُخان و نازِ پری رُخان

این هر دو در کشاکش دوران،

کشیدنی ست...



((نصرت رحمانی))

در گلویم گیر کرده...

در گلویم گیر کرده

زخم یک بغض غریب

فرصتی از اشک می‌جویم

که رسوایش کنم!-


مهدی اخوان ثالث

نردبان

درد است

 وقتی ماه را در دست داری

در زیر پا 

گم کرده باشی

نردبان را...


احسان افشاری

گل سعادت

اکنون که گل سعادتت پربار است

دست تو ز جام می چرا بیکار است؟


مِی خور که زمانه دشمنی غدار است

دریافتن روز چنین دشوار است


خیام

نماز و دل

مســافــری کــه صــراط مستقیــم اش،

از والضــالیــن آغــوش تــو،

ســر در مــی آورد،

نمــاز و دل،

هــر چــه شکستــه تــر،

بهتــر . . .


هومن شریفی

کلید

تنهایی

کلید خانه را دارد

هر وقت نیستی

به سراغم می آید


آرزو نوری

خورشید

اگر از تو رو برگردانم

باز به من خواهی تابید

ای خورشید

برادر تاریکی!

از هیچ کس پوشیده نیست

وقتی غمگینم

باوقار ترم


حسین صفا

لهجه

تماشایت می‌کردم با چشمانی که

لهجه ی بوسه داشتند...



"یغما گلرویی"

درباره شعر

نمیدانم شعر چیست

و در اندیشه آن نبودم

که روزی پا بگذارم 

در تودرتوهای پندار

نه...در اندیشه‌ی آن نبودم 

تا چون پلیسی

بدانم در ژرفای چشم ها ‌چه میگذرد

من از اسرار گل بازجویی نمی‌کنم

و خویشتن راخسته نمی‌کنم

تا از سینه تاریخش را بپرسم

آیا عاقلانه است

که سینه‌ای را بازخواست کنیم

که اتاق را پر از نغمه موسیقی می‌کند؟

پر از ضرباهنگ... و شوری گرم

این کیست؟

نمیدانم 

در اعماق وجودم چه می‌گذرد

من اما از کوچ خویش خوشحالم

از جنون

به جنون

به جنون...


نزار قبانی



بمان

ماندن یا نماندن

سوال این نیست

آی که چشم های تو میگویند: بمان

می مانم

حتی اگر جهان را

بر شانه های خسته ی من آوار کرده باشی

-

((حسین منزوی))

پای گهواره‌ی شعر هام

این بار که آمدی

خودت را در چشم‌هایم بریز

شاید دیگر ندیدمت

قراری هم اگر بود

پای گهواره‌ی شعر هام


رضا کاظمی

خون‌بها

هردرختی که بر زمین افتاد

هرچه گنجشک بود را پر داد

خون بهای درختان را باغ

از منِ بی‌گناه می‌گیرد...


حسین صفا

موبه مو

.زندگی
امتحان عجیبی بود
باید تورا
گیسویت را
موبه مو
حفظ می‌شدم

فاطمه نادریان