ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
ﺁﻧﮑﻪ ﻣﻔﻬﻮﻡ ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﺳﺖ
ﻣﺮﮒ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺭﺍ ﭘﺴﻨﺪﯾﺪﻩ ﺍﺳﺖ
عشق از آغاز ناتنی بوده است
عهد از اول شکستنی بوده است
مثلِ دانستن چرا مردن
مثلِ از روی عمد سُر خوردن
مثلِ یک کارِ بد که باید کرد
کوچه را یک قدم عقب برگرد...
علیرضا آذر
تو و سگ های ولگرد هدایت
یک طرف باشید
من اما اینطرف
با کاشفان شرقی کاشان...
علیرضا آذر
خطرناک است وا ماندن
در این اقلیم طوفانی
بکوچ از من که رم کردم
هیولای زمستانی...!!
((علیرضا آذر))
قبله اینجاست همینجا که برادر افتاد
روبه یک سینه و سرنبض نمازم زده است
جای دنجی که پدر اول دلشوره ی صبح
نعش خود را به قد و قامت زمزم زده است
علیرضا آذر
من هیچ جز آبرو ندارم
دلواپس آبروی من باش
از غلغله ی غبار برگرد
ای آینه ی چهارسویم
از حوزه ی عشق رو مگردان
ته مانده ی قلب را نگه دار
تو از سر حرف خویش بگذر
من می گذرم از آبرویم...
علیرضا آذر
داشتم روی عرشه ی کشتی ,به کران تو فکر میکردم
چرخ سکان به سمت گرداب مهلک آخر الزمان پیچید
از پس ابر های رازآلود , هر ستاره حباب آتش شد
شهرها چون غبار خوابیدند , آسمان توی آسمان پیچید
از هر آتشفشان قصیده جهید , باغ ها میوه ی غزل دادند
توی گوش کر جهان وقتی , نام نامی شاعران پیچید
پشت پیشانی ام ورم کرد و خون برای ادامه کم آمد
در سرم بذر واژه رو کرد , در تنم بوی زعفران پیچید
دانلود دکلمه ی جنین از علیرضا آذر با لینک مستقیم
روزگاری قسم عیاری داشت، تا که در شهر بوی نان پیچید