رد پای شعر

رد پای شعر

پشت هر غصه من رد پایی از تو هست
رد پای شعر

رد پای شعر

پشت هر غصه من رد پایی از تو هست

زن


هر بار که ترانه ای برایت سرودم

قومم بر من تاختند

که چرا برای میهن شعر نمی سرایی؟

و آیا زن

چیزی به جز وطن است؟


نزار قبانی

پابرهنه تا کجا دویده‌ای


پابرهنه تا کجا دویده‌ای

که این همه

گل شکفته است...؟


کیکاووس یاکیده

پیراهن تو


و من

همه جهان را

در پیراهن گرم تو

خلاصه می کنم...


"احمد شاملو"

مومنم کردی


شیر شد هر کس کنارت، خط بکش بر باورش

سکه را این بار برگردان به روی دیگرش
دور خود چرخید، در راه تو هر کس پا گذاشت
دایره فرقی ندارد این سرش با آن سرش
گاه در هر حالتی یک رنگ بودن خوب نیست
مثل تقویمی که با تو زرد شد سر تا سرش
حال تو چون حرکت تقویم سال شمسی است
اولش با روی خوش می آیی اما آخرش
قهر در اوج یکی بودن هم آری ممکن است
مثل روحی که نگنجد در وجود پیکرش
مومنم کردی به عشق و جا زدی تکلیف چیست
بر مسلمانی که کافر می شود پیغمبرش

مدتی هست


مدتی هست که حیرانم و تدبیری نیست

عاشق بی سر و سامانم و تدبیری نیست

از غمت سر به گریبانم و تدبیری نیست

خون دل رفته به دامانم و تدبیری نیست

از جفای تو بدینسانم و تدبیری نیست

چه توان کرد پشیمانم و تدبیری نیست

بازیچه ی ایام


از روی تو دل کندنم آموخت زمانه

این دیده از آن روست که خونابه فشان است
دردا و دیغا که در این بازی خونین
بازیچه ی ایام دل آدمیان است 

 

"هوشنگ ابتهاج"